عسل عشق ماعسل عشق ما، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

عسل ؛ دنیای مامان

پانزده ماهگی و اتفاقات اخیر

چراغ خونمون سلام بعد از چند هفته بالاخره اومدم تا سری به اینجا بزنم و واست بنویسم. جونم واست بگه تعطیلات روز پدر به همراه مامانجونینا شمال بودیم.یک روز تو آشپزخانه مشغول کار بودیم که دستتو از کابینت ها برداشتی و به سمت مامان رفتی بعدم های کوچولوتو برداشتی و به سمتم اومدی و اشک شوق  از چشمام سرازیر شد و هممونو حسابی خوشحال کردی.بابایی هم برای اینکه گل دختریمون راه بیفته واکر یا همون به قول قدیمیا خرک ساخت البته به شکل امروزیش و اسباب بازی هاتم داخلش می زاریم و شماهم میریو خرکو برمیداریو تو خونه راه میفتی و بعد هم سرگرم بازی با اسباب بازیهات میشی.مامان جونینا هم به مناسبت اولین قدم هات یک جفت کفش تابستونی واست خریدن.راستی دخترم با کلی ...
11 خرداد 1394

نی نی رفته به حموم

مامان جونم مامان جون ، نی نی رفته به حمام زود باش بیا پیش من ، کارهاتو زود کن تمام   مامان مهربونم ، دوستم داری می دونم شامپو بزن به موهام ، می خوام تمیز بمونم   چشام داره می سوزه ، آبی بریز رو گونه ام لیفی بزن به تنم ، این گل خوشگل منم؟ آبی بریز روی سر ، صابونارو زود ببر پاهام میاد قلقلک ، خسته شدم کن کمک حوله ام رو زود بپوشم ، کف نمونه تو گوشم وقتی که خشک شد تنم ، لباسامو می پوشم   مامان جون عزیزم ، ببین چقدر تمیزم نی نی ناز وتپل ، خوشگل و ریزه میزه ام ...
9 خرداد 1394
1